فریدریش نیچه
سیاستمدار انسانها را به دو دسته تقسیم می کند: ابزار و دشمن؛ یعنی تنها یک طبقه را می شناسند و آن هم دشمن است.

منوچهر آتشی
بنابراین شعر گلگونسوار من، شورش من است علیه وضعیت دروغی جامعه روزگاری كه تندیس، نماد شكل سیاسی – اجتماعی آن است. ممكن است انتقاد این باشد كه: شورش عليه تندیس، گذشته را مراد میكند، نه آینده را. میگویم درظاهر بله؛ چون تا آن لحظه زیبایی گذشته قطعیت دارد، و ما یك زیبا را كشتهایم و نعشش را زیر پای یك تندیس دن كیشوتی گذاشتهایم. زیبایی آینده باید در استمرار زیبایی گذشته به وجود آید. حرف من این است كه ما گذشته خود را ادامه ندادهایم و امروز ما (یا آن روز ما) بر اساس گذشته ما پیریزی نشده است. ما خود را منقطع كردهایم و سپس خانهای در باد بنا نهادهایم. من علیه این انقطاع غلط همیشه شوریدهام، یعنی به ندای طبیعت خودم جواب دادهام.

فریدریش نیچه
بشر امروز در پرستش بتان می زید، بتان عرصه ی اخلاق، بتان گستره ی سیاست، بتان عرصه ی فلسفه. خدایانی کاملاً باطل که خود آنها را بر ساخته آنگاه پرستیده اند.

منوچهر آتشی
بیان اين «بیهودگی» در شعر شاعران بزرگ معاصر، جز تقلید كوركورانه چه مفهوم دیگری دارد؟ و چرا منتقدان، این حضور غلط را هرگز نقد نكردند، ولی صدای واقعی مرا نوستالژی روستا و به تعبیری «ارتجاعی» تلقی كردند؟ منظورم این است كه جامعه و فرهنگ و درنتیجه شعر ما، تا هنوز موضوع نقدی واقعی و عميق قرار نگرفته، تا روشن شود كی حضور درست بقاعده دارد، و كی حضور ژورنالیستی. بسیاری فرآیندهای فكری و فلسفی و هنری، مثل فرآیندهای سياسی، در كشور ما، عمدتا ژورنالیستی و وارداتی است؛ نه مخلوق و محصول حركت طبیعی و رشد جامعه و تحول فردی در رابطه با تحول جمعی. ذهنیت جمعی قرن هشتمی كجا و جنگولكبازی مدرنیستی اواخر قرن بیستم كجا؟

ایمانوئل کانت
اخلاق باید بر هنر حکومت کند.

کارل مارکس
همه چیز پول است و انسان پیش از آنکه به سیاست، علم، هنر، دین و ... بپردازد؛ باید بخورد ... .

آندره موروا
نمود شخصی همان میزان حکومت می کند که خود شخص.

آبراهام لینکلن
حکومت مردم بر مردم و برای مردم هرگز محکوم به نابودی نخواهد بود.

میگل د سروانتس
بهترین سیاست، راستی است.

آندره موروا
برای همگان، حکومت کردن بر خانه از هر جای دیگر و هر امر دیگری دشوارتر است.

میلان کوندرا
هرکس، اعم از سیاستمدار، فیلسوف و دربان، به درستی سخن خود باور دارد.

توماس جفرسون
جایی که مردم از دولتشان بترسند، ستم حاکم است و جایی که دولت از مردم بترسد، آزادی وجود دارد.

افلاطون
این حقیقتی مسلم است که بنیان هیچ حکومتی دگرگون نمیشود، مگر آنگاه که میان اعضای طبقهی حاکمه جدایی افتد.

وینستون چرچیل
سیاستمدار کسی است که حوادث فردا و یک ماه و یکسال بعد را پیش بینی کند و سپس بتواند دلایلی بیاورد که چرا اتفاق نیفتاد.

هربرت اسپنسر
حکومت جمهوری بهترین نوع حکومت است، ولی به همان دلیل که بهترین نوع حکومت است نیاز به بهترین افراد دارد؛ افرادی که تا به حال در هیچ کجای دنیا مشاهده نشده اند.

وینستون چرچیل
مطمئن باش که آمریکایی ها بالاخره کار درست را انجام می دهند البته بعد از اینکه همه راههای دیگر را آزمودند.

میشل دو مونتین
چه کسی می داند؟ وقتی من دارم سرم را با گربه خودم، گرم می کنم، شاید آن گربه باشد که دارد سرش را با من گرم می کند.

افلاطون
هر گونه زیادهروی، واکنشی در پی دارد، چه در فصول، چه در گیاهها، چه در بدن و بیش از هر چیز در حکومت.

افلاطون
زیادهروی در آزادی، به ناچار منجر به زیادهروی در بندگی خواهد شد؛ چه در فرد، چه در حکومت.

آلبرت اینشتین
سه قدرت بر جهان حکومت می کند: 1- ترس 2- آزمندی 3- نادانی.

آدولف هیتلر
طبیعت سرحدات سیاسی نمی شناسد!.

آرتور شوپنهاور
ثروتمندان به این دلیل که از دولت و فرصتی که می تواند ارزشمندترین همه ارزشها را نصیبشان سازد استفاده نمی برند سزاوار سرزنش اند.

فریدریش نیچه
بشر امروز در پرستش بتان می زید؛ بتان عرصه ی اخلاق، بتان گستره ی سیاست، بتان عرصه ی فلسفه. خدایانی کاملاً باطل که خود آنها را بر ساخته آنگاه پرستیده اند. از این روی از راه راست بیراه گشته و همواره بر این باور پا می فشرده و از آن چنان جانبداری کرده تا اینکه به فرجامش رسیده اند؛ جایگاهی که از همان ابتدا به نیستی و فنا چشم داشت.

افلاطون
آنجا که جویندگان زمامداری، گدایان و گرسنگان باشند که میخواهند از این راه کسب مال کنند، هرگز حکومت درستکار برپا نخواهد شد.

آندره موروا
یک زن از نتایج زحمت های خود در تنظیم خانه که دنیای کوچک کاملی است باید به همان میزان مغرور و مفتخر باشد که یک رجل دولتی برجسته ای که توانسته مملکتی را نظم و ترتیب بخشیده و سازمان دهد.

افلاطون
شهری که زمامداران آن هیچ کوششی برای کسب مقام به خرج ندهند، به ناگزیر دارای حکومت درستکار و شایستهای خواهد بود.

وینستون چرچیل
آیین دموکراسی بدترین شکل حکومت است. با وجود این از تمام آیین هایی که تاکنون آزمایش شده بهتر است.

برتراند راسل
تا چهل سالگی که مغزم خوب کار می کرد، به ریاضیات و پژوهش پرداختم. از چهل تا شصت سالگی که ذهنم ضعیف شده بود به فلسفه روی آوردم و در اواخر که به کلی مغزم کار نمی کرد به سیاست!

رالف والدو امرسون
انسان های بزرگ آنهایی هستند که روان، قوی تری از هر نیروی مادی می دانند و بر این باورند که انگار بر حکومت دارند.

فریدریش نیچه
من خیال می کنم که هیچ چیز مانع از آن نیست که یک دیپلمات خوب تبدیل به بازیگر عالی شود، جز نگرانی از مرتبه و وقار.
