معنی
۱- در این شهر زیبارویی که دل ما را ببرد پیدا نمی کنم، اگر بختم یاری دهد. از این شهر، رخت برخواهم بست و خواهم رفت.
۲- حریفی که نیکو و سرمست باشد کجاست که پیش سخاوت وی، عاشق دلسوخته، از آرزویش، سخنی به میان آورد.
٣- ای باغبان، تو را از پاییز عمر نا آگاه می بینم، افسوس بر آن زمانی که باد خزانی، گل زیبای حسن تو را با خود ببرد و نابود سازد.
۴- سارق و دزد زمانه نخوابیده و بیدار است پس از دشمنی او خود را أسوده مپندار زیرا اگر امروز سرمایه حیات تو را نبرده، فردا خواهد برد.
۵- من در خیال خود با این همه عروسک (شعر) بازی می کنم شاید که صاحب نظری پیدا شود و خواستار تماشای آنان شود.
۶- علم و دانشی که طی چهل سال زندگی، دلم جمع کرد، می ترسم که ناگاه آن چشمان خمار به تاراج ببرد.
۷ - اگر بانگ و آواز گاو سامری بلند شد فریب مخور، سامری توان آن را ندارد که بر ید بیضای موسی، غلبه کند.
۸- ساغر لاجوردی باده، مانع ورود دلتنگی است، پس آن را از دست مگذار وگرنه سیل اندوه تو را با خود می برد.
٩- اگر چه کمانداران رهزن در راه پر خطر عشق پنهان شده اند اما هرکس که آگاهانه در این راه قدم بگذارد، از دشمنان پیشی خواهد گرفت.
۱۰۔ حافظ اگر کرشمه مستانه یار، جانت را بطلبد، خانه دل را از غیر خالی گردان و بگذار که او جانت را با خود ببرد.
تفسیر اول فال
به دنبال یک خیال خام قصد ترک وطن خود را داری. کمی عاقلانه تر فکر کن و به عاقبت کار خود بیندیش و بدان کاری که قصد انجامش را داری عاقبت خوشی ندارد و فرجام آن جز پشیمانی و غم چیزی نخواهد بود. با اندکی دوراندیشی و تفکر می توانی بهترین راه را انتخاب کنی و از رقبا و دشمنان خود پیشی بگیری.
تفسیر دوم فال
همواره چشم به کمک دیگران می دوزید و منتظر هستید تا با یاری آن ها در کارها موفق شوید. دچار سرگردانی شده اید اما بهتر است برای حل مشکلات و پیدا کردن راه درست از استعدادهای ذاتی خود بهره گیرید.
به خداوند توکل کنید و از او یاری بجویید که در همه حال مراقب بندگان خویش می باشد. دلتنگی ها برطرف خواهد شد.