معنی
۱- چرا سرو خوش خرام من قصد رفتن به گلزار را ندارد و همدم گل نمی شود و یادی از یاسمن نمی کند؟
۲- دیشب از زلف پیچ در پیچ او شکایتی کردم او به ریشخند پاسخ داد که این زلف سیاه و خمیده به من گوش نمیکند.
۳- تا دل هرزه گرد من به لابلای شکن گیسوی یار رفت، از آن سفر طولانی خود، قصد بازگشت به وطن و سینه مرا ندارد.
۴- من در برابر کمان ابروی او پیوسته، ناله و زاری میکنم گویا او گوشه کمان ابرویش را کشیده که به من گوش نمی کند.
۵- با تمام پرچینی دامنت، از باد صبا در تعجبم که چرا هنگام گذر از کوی تو، خاک را چون مشک ختن خوشبو نمی سازد؟
۶- آنگاه که گیسوی بنفشه از نسیم پرچین و شکن می شود جای تعجب است که دلم از آن عهد شکن بسیار باد می کند.
۷-دل به امید دیدن روی او دیگر با جان همدم نمی شود و جان در آرزوی رسیدن به کوی او، دیگر به خدمت تو در نمی آید.
۸- ساقی سیمین تن من اگر هم به تمامی شراب صاف نشده به من دهد، تنم یکسره چون جام می، دهان خواهد شد.
۹- اشک ریخته بر چهره ام را مورد ظلم و خواری قرار مده زیرا که ریزش ابر، بی مدد اشک من، نمی تواند درّ عدن بپرورد.
۱۰- حافظ کشته غمزه و کرشمه تو شد و پند و نصيحتی نشنید پس هر کس که گفتار درد و سوز را نشنید سزاوار شمشیر و کشتن است.
تفسیر اول فال
مدتهاست دل سپرده ای و هرگز قصد بازگشت از سفر عشق را نداری، در عین حال بی تاب و بی قرار هستی. اگر می خواهی به این راه ادامه بدهی باید بر خود مسلط باشی و بیش از این خود را عذاب ندهی. باید بر خود مسلط باشی و بیش از این خود را عذاب ندهی و ناله و زاری بیهوده نکنی. تو که در انتخاب این راه به حرف هیچ کس گوش نکرده و اکنون به خود کرده دچار شده ای باید صبور باشی و به خدا توکل کنی تا کارها رو به راه شوند.
تفسیر دوم فال
برای کاری تردید دارید و این شک و تردید شما را سرگردان کرده است. شک و دودلی را کنار بگذارید و با تکیه بر هوش و استعدادهای خود و توکل به خداوند متعال از فرصت های پیش رو استفاده کنید.
به لطف و رحمت خداوند امیدوار باشید که موفقیت بر دشمنان نزدیک است. غم و اندوه به دل راه ندهید. صبور باشید ممکن است فعلا در سلامتی بیمارتان بهبودی حاصل نشود.