معنی
١- بیا بگو غیر از اینکه به واسطه عشق تو، دین و دانش خود را از دست دادم، چه نصیب دیگری بردم؟
۲- اگر چه غم عشق تو، خرمن عمر و هستی مرا به باد داد و نابود کرد اما به خاک پای عزیز تو قسم که عهدم را نشکستم.
٣- اگر چه چون ذره ای کوچک و ناچیزم اما ببین که به برکت عشق، در آرزوی دیدار چهره ات، به خورشید پیوستم.
۴- شراب بیاور زیرا که یک عمر است که من از سر امنیت و فراغ خاطره در گوشه سلامت، برای عیش و نوش ننشسته ام.
۵- ای پند دهنده اگر از مردم عاقل و زیرکی، سخن خود را بی مقدار مکن و هدر مده زیرا که من مستم.
۶- چگونه سر خود را از خجالت پیش دوست بلند کنم در حالی که خدمتی شایسته او، از دستم برنیامده است.
۷- حافظ در غم عشق سوخت و یار دلدارش نگفت که چون خاطر او را آزرده ساخته ام، مرهمی برای التیام خاطرش می فرستم.
تفسیر اول فال
تلاش بسیار در راه عشق نموده ای و عمر خود را صرف آن کرده ای. هنوز هم به عهد خود پایبندی و طعنه ها و سرزنشهای دیگران در تو بی اثر است. با این حال فکر می کنی هنوز آنچه را که لیاقت اوست انجام نداده ای. نگران نباش تو تلاشت را کرده ای و حتما نتیجه مطلوب را خواهی گرفت.
تفسیر دوم فال
انسانی صادق و با ایمان هستید که همواره سر قول و قرار و عهدی که با دیگران می بندید هستید. روزگار سختی می گذرانید و اوضاع مساعدی ندارید اما امید خود را از دست ندهید.
به زودی از سختی ها و مشکلات عبور کرده و روزهای خوشی در انتظار شما خواهد بود. به پروردگار توکل داشته باشید که سرانجام همای سعادت روی شانه های شما خواهد نشست.
بسیار از معنی و تفسیر لذت بردم دستتون درد نکنه در پناه حق باشین