آیا چرخیدن در شبکه های اجتماعی نظیر فیسبوک اعتیاد آور است؟ آیا راه های برای ترک آن وجود دارد؟
نخستین گام در خلاصی از هر عادت بدی، درک انگیزههای روانشناختی است که از ابتدا سبب شدهاند به این عادت گرفتار شوید.
۵ مشکل رایج دربارهی اعتیاد به فیسبوک را در زیر میخوانید:

۱.چرخیدن در فیسبوک نشانهی به تعویق انداختن است.
فیسبوک با ترکیب جریان اخبار و قابلیت مشاهدهی نوشتههای نامحدود، بر تمایل شما در به تعویق انداختن خروجتان سرمایهگذاری میکند. مهم نیست چقدر در صفحه فیسبوک پائین بروید، همیشه ایدهها و نوشتههای بیشتری خواهد بود تا حواستان را از کارتان پرت کند. پس ممکن است تغییر نگرش شما نسبت به فیسبوک مفید باشد. به جای اینکه به فیسبوک به عنوان جایی برای اجتماعی بودن یا وقت کُشی نگاه کنید، فیسبوک را دشمن بهرهوری و اهداف خود بدانید. دیگر خیلی وسوسهکننده نیست، نه؟
۲.به اشتراکگذاری بیش از حد، نشانهی تنهایی یا بیتصمیمی است.
فیسبوک مثل یک نمایش تلویزیونی کسلکننده است که همهی ساعتهای روز برنامه دارد. واقعاً باید به همه بگویید برای ناهار چه خوردهاید؟ شک دارم. شما با چنین جزییات بیارزشی، چیزی به ارزشهای زندگی مردم اضافه نمیکنید. شما این کار را میکنید چون تنهایید و ناامیدانه به دنبال تایید بقیه هستید. نظر گرفتن از دوستانتان میتواند نشانهای از بیتصمیمی یا اعتماد به نفس پایین باشد. اگر پیشنهاد بدی دریافت کنید، به راحتی میتوانید شخص دیگری را سرزنش کنید، و اینگونه از منِ درونیتان محافظت میکنید.
۳.فیسبوک گردی نشان از محبت نابجا یا خود کمبینی نادرست دارد.
فیسبوک خیلی آسان شما را به یک پیچک خزنده تبدیل میکند. دو دلیل اساسی برای فیسبوکگردی وجود دارد و هیچ کدامشان خوب نیستند. اگر سراغ نمایهی همسر قبلیتان میروید، پس احتمالاً در گذشته سیر میکنید. اگر نمیتوانید از این کارتان دست بردارید با یک حرفهای روانشناسی مشاوره کنید. اگر به نمایهی افرادی که دوستشان دارید میروید، بهتر است از فعالانه تعقیب کردن آنان دست بردارید. برای آنها یک پیام بفرستید تا باب صحبت را باز کنید. اگر خوب پیش رفت، قرار ملاقات بگذارید. این فیسبوک گردی، نوعی خود ویرانگری است. به هر حال مقاومت دربارهی مقایسهی خودمان با دیگران برای انسان کار سختی است. فیسبوک انجام این کار را ساده میکند.
۴.چک کردن وسواسی اعلانهای فیسبوکی نشانهی بیصبری یا خوش آیند مردم بودن است.
فیسبوک از مزیت تمایل شما به لذت فوری بهره میبرد. مغز شما هر بار که میبینید دکمهی قرمز اعلان یا پیامرسان روشن است، دوپامین دریافت میکند. دوپامین مادهای شیمیایی در مغز است که باعث میشود به دنبال لذت بردن از چیزهایی مثل غذا، آمیزش و یا مخدر باشید. لذت بردن در نظریه به نظر خوب میآید، اما دوپامین دلیل رفتار خودویرانگری است. بنابراین اسیر اعلانهای صفحهی فیسبوک خود شدن میتواند عزتنفس شما را به سرعت از بین ببرد. اگر عزتنفس پایین، زیاد بد نیست میل به دوست داشته شدن و مورد پذیرش بودن را هم به آن اضافه کنید. هر بار که شما یک “لایک” یا پسند میگیرید، مغزتان میگوید کسی از شما خوشش میآید. اگر همینطور به این کار ادامه دهید، به معتادی تبدیل میشوید که ناامیدانه به دنبال “امتیاز” دیگری است.
۵.وسواس تازهسازی (ریفرش) صفحهی فیسبوک نشانهی ترس از دست دادن است.
فیسبوک با تقویت ترس از دست دادن، تمرکزتان را به هم میزند. شما مباحثی را که به صفحهتان میآید مدام در طول روز چک میکنید، چون نمیخواهید هیچ بهروزرسانی جالبی را از دست بدهید. وقتی دارید رانندگی میکنید پیامهایتان را چک میکنید، چون ممکن است دوستی موضوع هیجان انگیزی به اشتراک گذاشته باشد. اصلاً مهم نیست که قرارتان را از دست بدهید یا تصادف کنید و بمیرید. این احتمالات در هر حالتی ممکن است پیش بیاید، پس ارزشش را دارد.
اگر حاضرید اعتیادتان به فیسبوک را بشکنید و ترک کنید، ۵ گام زیر را دنبال کنید.
۱.بپذیرید که اعتیاد دارید.
نمیتوانید مشکلی را که منکرش میشوید، حل کنید. سعی کنید آنقدر صادق باشید که اعتراف کنید یک معتاد به فیسبوک هستید. هیچ دلیلی برای شرمندگی نیست. گفتن این موضوع به یک دوست معتمد شاید به مسئولیتپذیریتان کمک کند، خصوصاً اگر با هدفتان در ترک این اعتیاد، موافق و هم عقیده باشند.
۲.نسبت به انگیزههایی که این عادت را تحریک میکنند، هوشیار باشید.
همهی انگیزههای روانشناختی لزوماً مربوط به شما نیست. روی آنها که مربوط به خودتان تمرکز کنید. اگر مطمئن نیستید، این یک تمرین بازتابی است که ممکن است مفید باشد. این تمرین معلوم میکند چرا شما در رهایی از این عادت چنین اوقات سختی را میگذرانید. جزییات زیر را در یک دفتر خاطرات روزانه یادداشت کنید تا برخی تمایلات شایع را شناسایی کنید:
- چرا انجامش دادم؟ (چرخیدن در فیسبوک، اشتراکگذاری بیش از حد، فیسبوک گردی، چک کردن اعلانها یا تازهسازی صفحه)
- چه موقع انجامش دادم؟ (آخر وقت اداری، به محض از خواب بیدار شدن، درست قبل از به تخت رفتن، در هنگام یک ملاقات و غیره)
- درست قبل از آن چه اتفاق افتاد؟ (یک اتفاق ناراحتکننده رخ داد؟)
- این کار باعث میشود چه حسی داشته باشم؟ (از یک صفت توصیفی برای توضیح حالت خودتان قبل و بعد از انجامش استفاده کنید)
۳.آگاهانه اعتراف کنید این عادت برای چیست.
هروقت منِ درونیتان بخواهد نوشتهی جدیدی بنویسد یا اخبار صفحهتان را چک کند، فکر کنید و تشخیص بدهید که این وسوسه برای چیست(یک رفتار معتادانه– نه یک تصمیم آگاهانه). خصوصاً اگر مرحلهی قبل را بگذرانید، میتوانید یک یادداشت ذهنی بسازید از انگیزهی روانشناختی خاصی که در جریان است.
۴.در این فرآیند، برای خودتان دلسوزی کنید.
فیسبوک بیرحمانه وقتتان را میبلعد، اما به این معنی نیست که هر بار وارد صفحهتان میشوید خودتان را سرزنش کنید. روانشناسان طفره رفتن را یک سازوکار اشتباه کنار آمدن میدانند. سرزنش کردن باعث میشود حس بدی نسبت به خود داشته باشید، که حتی باعث میشود بیش از قبل وسوسه شوید. خودبیزاری فقط منجر به شکست میشود. باید از افکار ناامیدکننده دست بردارید، شما “تنبل نیستید”. اگر میخواهید برای همیشه از دست اعتیاد خود خلاص شوید، پس باید برای خودتان دل بسوزانید.
۵.این عادت را با یک جایگزین مثبت عوض کنید.
حذف یک عادت بد، با تصمیم به جایگزینیاش با یک عادت خوب، بسیار آسانتر است. مثلاً میتوانید رفتن به فیسبوک را با کتاب خواندن جایگزین کنید. دنبال کردن یک معیار مشخص، مهم است. اگر میخواهید به این جایگزین دلگرم بمانید، باید دلایل محکمی داشته باشید که صرف کردن وقتتان در جای دیگر، نتیجهی بهتری دارد.
ترجمه: تحریریه ی سایت کسب و کار بازده
نویسنده: دانیل والن
منبع: فوربس
موضوع محوری:
اعتیاد به فیسبوک